The Adventures of Tintin: Secret of The Unicorn

the adventures of tintin the secret of the unicorn movie 204x300 The Adventures of Tintin: Secret of The Unicorn هنرمند بلژیکی (Georges Rémi) با نام مستعار هرژه با خلق یک سری کتاب‌های کلاسیک کمیک بین سال‌های ۱۹۰۷ الی۱۹۸۳ به نام ماجراهای تنتن (Tintin ) به نویسنده‌ای دوست داشتنی برای بسیاری از مردم جهان تبدیل شد. Tintin خبرنگاری بلژیکی و فوق‌العاده نترس است و با کمک سگش Snowy ساعات خوشی را برای بسیاری از کودکان و بزرگترها با ارائه‌ی ماجراهای تلخ و شیرینش رقم زد. 

هنرمند بلژیکی (Georges Rémi) با نام مستعار هرژه با خلق یک سری کتاب‌های کلاسیک کمیک بین سال‌های ۱۹۰۷ الی۱۹۸۳ به نام ماجراهای تنتن (Tintin ) به نویسنده‌ای دوست داشتنی برای بسیاری از مردم جهان تبدیل شد. Tintin خبرنگاری بلژیکی و فوق‌العاده نترس است و با کمک سگش Snowy ساعات خوشی را برای بسیاری از کودکان و بزرگترها با ارائه‌ی ماجراهای تلخ و شیرینش رقم زد.  of The Unicorn یا راز تکشاخ بر اساس انیمیشنی با همین نام ساخته شده و مانند همیشه داستان رقابت Tintinبا دزدان و افراد خبیث را روایت می‌کند.

تک‌شاخ‌ها را نجات دهید

داستان از جایی شروع می‌شود که Tintin یک کشتی مدل را خریداری می‌کند ولی در ابتدا اطلاع ندارد که نامه‌ای مهم در قسمت انتهایی آن پنهان شده است. اما افرادی هستند که از این ماجرا با خبرند و با سرقت این مدل، Tintin نیز ناگزیر پا به این ماجرا می‌گذارد. او پس از کش و قوس‌های فراوان متوجه می‌شود که سه نمونه از این کشتی‌ها وجود دارد و کسی می‌تواند راز نامه‌ها را برملا کند که هر سه را در اختیار داشته باشد. در این بین او برای اولین بار با یکی از خاطره‌انگیزترین شخصیت‌های این سری یعنی کاپیتان Haddock ملاقات می‌کند و به او می‌فهماند که در اشتباه است و کاپیتان بودنش تشریفاتی می‌باشد. Haddock جدی به نام Francis Haddock داشته و تمام رازها به او و کشتی محبوبش مربوط می‌شود. از آنجایی که علامت مخصوص او شکل یک تکشاخ بوده است، این تکشاخ‌ها نقش مهمی در حل برخی معماها دارند. از این قسمت به بعد داستان جدی‌تر می‌شود و این دو به مناطق مختلفی سفر کرده و با ماجراهای گوناگونی برخورد می‌کنند. حتی در زمان‌های خاصی، Haddock ماجراهای جد خود را روایت کرده و همراه او به گذشته می‌رویم.

در کل داستان بازی به لطف سبک خاص هرژه به اندازه کافی گیراست و هر لحظه با توطئه یا معمایی جدید روبرو خواهید شد. گفتگوهای شخصیت‌ها نیز همان حس طنز موجود را در خود جای داده است و کاپیتان Haddock با سهل‌انگاری‌های بامزه‌اش و نوع تعریف خاطرات، لبخند را بر لبان شما می‌نشاند.

پلتفرمینگ به سبک Tintin

در هنگام انجام بازی با ترکیبی از سبک‌های گوناگون روبرو خواهید شد. اما اکثر بخش‌های بازی به صورت حرکت در دو بعد یا همان Side-Scrolling انجام می‌شوند و پلتفرمر هستند. در این مراحل شما باید از تله‌های بازی گذشته و در برخی موارد نیز با دشمنان به مبارزه بپردازید. لوکیشن‌های گوناگونی همچون قصر‌های عربی، کشتی، زیر آب و … برای این بخش در نظر گرفته شده‌اند. کنترل این بخش بسیار ساده و نرم است، اما مهمترین مشکل آن سادگی بیش از حد آن است؛ هیچ چالش خاصی را در این مراحل طی نخواهید کرد و از ابتدا تا انتها با تله‌هایی فوق‌العاده ساده مواجه می‌شویم. اگر در مقام مقایسه بر آییم و این بازی را با عناوینی همچون Trine مقایسه کنیم، با عنوانی بیش از حد ساده مواجه می‌شویم؛ اما با این حال نباید از لذت‌بخش بودن این مراحل سخن نگفت. چالش‌های این بخش را می‌توان در مبارزات گوناگون با دشمنان و عبور از موانع خلاصه کرد. مبارزه با دشمنان در چند نوع حرکت کم تعداد خلاصه می‌شود. گاهی باید به صورت تن به تن آن‌ها را از پای درآورید و گاهی مخفیانه. البته در برخی مواقع نیز ضربه‌های شما تاثیری بر لباس محکم آن‌ها ندارد و باید روش‌های دیگری را اتخاذ نمود. موانع بازی نیز اکثراً با پرش از پیش روی برداشته می‌شوند و فقط در مراحل کوتاهی باید در زیر آب حرکت نمود و به سرعت از موجودات حاضر در آن جا خالی داد.

به طور کل مکانیزم‌های بازی در این بخش بسیار کم هستند و مهمترین تغییر بازی مربوط به لوکیشن‌ها می‌باشد. شاید انتظار داشته باشید که با ورود به منطقه‌ای جدید استراتژی شما برای گذر از مراحل نیز تغییر کند، اما در هر لوکیشن تغییرات کمی بر روی گیم پلی اعمال می‌شود و برای مثال فقط مجبورید که در اوایل مرحله برای مدت کوتاهی یک هواپیما را رانده و پس از پایان این بخش دوباره به همان شیوه قبل بازگردید.

شاید از آنجا که Tintin را یک خبرنگار ماجراجو می‌دانیم و به این موضوع نیز واقف هستیم که او همیشه با معماهای سختی سر و کار دارد، انتظار داشته باشیم که معماهای چالش برانگیزی در بازی وجود داشته باشند. اما این مراحل هم بسیار کم هستند و هم ساده و تکراری. برای مثال نوع خارج کردن نامه از سه کشتی مدل به یک شکل است و دلیل اینکه سازندگان بدون هیچ تغییری از شما می‌خواهند که یک کار ساده را چند مرتبه انجام دهید مشخص نیست.

بازی در مواقع کوتاهی به صورت حرکت در سه بعد در می‌آید و در این مواقع باید کارهایی همچون جستجو در شهر برای پیدا کردن یک فرد خاص و فرار از اتومبیل و یا جریان آب شدید را انجام دهید. چند وسیله نقلیه نیز در بازی موجودند که کم و بیش در بازی مورد استفاده قرار می‌گیرند. بخش نخست، کنترل هواپیماست که هدف شما در این مراحل عبور از موانع و در یک مرحله نیز عکسبرداری از یک منطقه است. عبور از طوفان و رعد و برق به لطف دیالوگ‌های بامزه کاپیتان Haddock لذت بخش است و خوشبختانه تعداد اندک مراحل این بخش باعث خسته کننده شدن آن نمی‌شوند. موتورسیکلت نیز دومین وسیله قابل کنترل بازی است که ماموریت‌های آن به فرار از دست دشمنان و نابود کردنشان با تیر و کمان سنگی خلاصه می‌شود! البته تنها شخص قابل کنترل در بخش داستانی بازی Tintin نیست و در مواقعی که به جثه کوچکی نیاز است، Snowy به عنوان سگی وفادار به عنوان شخصیت قابل کنترل در می‌آید.

اما جدا از بخش داستانی، یک بخش Challenge مانند نیز در بازی تعبیه شده و مربوط به دوران بی‌هوشی کاپیتان Haddock می‌شود. او به واسطه خرابکاری‌های همیشگی Thomson و Thompson – که به واقع دوقلوهایی افسانه‌ای هستند (!) – پس از برخورد یک جسم سنگین به سرش بی‌هوش می‌شود و در قالب توهمات خود مراحلی را انجام می‌دهد. در ابتدا یک سالن بزرگ در اختیار شما قرار می‌گیرد و با ورود به هر در می‌توانید یک مرحله جدید را آغاز کرده و پس از رسیدن به قسمت پایانی، آن را به انتها برسانید. از ویژگی‌های این بخش امکان سوییچ بین شخصیت‌ها است و باید با توجه به موقعیت خود، این کار را انجام داد؛ مثلاً برای شکستن دیوار و یا کشیدن یک جسم سنگین باید از Haddock استفاده کرد و برای حرکات سریع و رسیدن به یک مکان دوردست توسط قلاب از .Tintin این بخش به صورت دو نفره نیز قابل بازی است.

سفر به دور دنیا

محیط‌های بازی الهام خوبی از انیمیشن‌های قدیمی و نسخه حال حاضر گرفته‌اند و محیط‌ها برای خوانندگان کتاب‌های مصور Tintin بسیار آشنا هستند. به دلیل سفرهای Tintin، با لوکیشن‌های زیادی از جمله صحرا و شهرهای عربی، جزایر فرانسه، خانه‌های تجملی، کشتی کاپیتان Haddock و … مواجه می‌شوید. این محیط‌ها طراحی هنری مناسبی دارند و تقریباً زیبا هستند. تقریباً از آن جهت که برخی مناطق همچون صحرا، بیش از حد ساده و تکراری طراحی شده‌اند.

اما از نقطه نظر فنی، بازی در سطح بالایی قرار نمی‌گیرد و مانند بسیاری از بازی‌هایی که بر اساس یک اثر سینمایی ساخته می‌شوند، با گرافیکی سطح پایین مواجهیم. آبجکت‌های بازی و خصوصاً مدل انسان‌ها بیش از حد حالت نرم به خود گرفته‌اند. البته به نظر می‌رسد که هدف سازندگان از این کار، نزدیک کردن استایل گرافیکی بازی به انیمیشن سه بعدی مذکور می‌باشد؛ اما کمی افراط در این زمینه حالت جالبی به مدل‌های بازی نداده است. اما به هر حال مقایسه این عنوان با بزرگان این صنعت درست نیست و نمی‌توان این ایراد را یک فاجعه خواند و از آنجا که در حالت دو بعدی، این اجسام با شما فاصله دارند، زیاد اذیت نخواهید شد.

طراحی چهره Tintin به خوبی صورت گرفته است. البته اینکه چهره او به دلیل سن کم عاری از مواردی همچون ریش و چین و چروک است، کار را برای طراحی چهره بسیار ساده کرده است. اما متاسفانه در مواردی همچون کاپیتان Haddock با چهره‌هایی زمخت و سایه‌هایی مصنوعی طرفیم. اما طراحی کاریکاتورگونه شخصیت‌ها و اینکه تنها در ویدئوها چهره آنان را از نزدیک می‌بینیم این ایراد را بزرگ جلوه نمی‌دهد.

یکی از ایرادات بزرگ بازی در این بخش تعداد بسیار کم انیمیشن‌هاست. شاید بتوان قبول کرد که نباید در مواردی مانند حرکت شخصیت سخت‌گیری کرد، اما نوع ضربه زدن به دشمنان بسیار آزار دهنده است و برای مثال اگر بخواهید چندین نفر را به شکل مخفیانه و از پشت سر بی‌هوش کنید، این کار همیشه با یک انیمیشن انجام می‌شود و انگیزه‌ای برای انجام این نوع حرکات باقی نمی‌گذارد. عدم تنوع دشمنان نیز این مشکل را بیشتر به چشم می‌آورد و تنها فرق دشمنان چند منطقه، در نوع پوشش آن‌هاست.

Thundering Typhoons

موسیقی‌های بازی برگرفته از فیلم آن بوده و آنچنان پر تعداد نیستند. البته آهنگساز بازی نسبت به فیلم تغییر کرده و Christophe Héral از سوی Ubisoft جایگزین شده است؛ اما در مجموع موسیقی‌ها نقش آنچنان پر رنگی در بازی ندارند و از تمی آشنا استفاده می‌کنند.

دیالوگ‌های بازی و ادای آن‌ها جزء نقاط قوت عنوان بوده و با وجود اینکه ساده و بدون پیچیدگی انتخاب شده‌اند هدف خود را می‌رسانند. تکیه کلام معروف کاپیتان Haddock یعنی Thundering Typhoons (غرش طوفان) که یکی از اصطلاحات خاطره‌انگیز است به دفعات در بازی شنیده می‌شود و اکثر دیالوگ‌های بازی با روندی طنز به جلو پیش می‌روند. البته طنزهای موجود در بازی تا حدی تکراری‌اند و آن‌ها را در کتاب‌ها و انیمیشن‌های قدیمی سری Tintin شنیده‌ایم؛ اما تجدید خاطره جزء نقاط قوت این بخش محسوب می‌شود! افکت‌های صوتی بازی نیز بسیار کم تعدادند و اکثر آن‌ها به برخورد و شکستن اجسام مربوط می‌شوند.

The Secret of The Unicorn عنوانی متوسط است که یکی از نقاط قوت آن، استفاده از شخصیت‌هایی دوست داشتنی می‌باشد. اگر Tintin را می‌شناسید و دوست دارید برای چند ساعت هم که شده او را کنترل کنید، این بازی را از دست ندهید. اما به نظر نمی‌رسد که این عنوان برای افرادی که منتظر یک پلتفرمینگ حرفه‌ای هستند جذاب باشد.

شروع بازی:

تنتن و کاپیتان هدهوک درون یک هواپیمای کوچک برفراز دریا در شرایطی طوفانی پرواز می‌کنند.

هواپیما را داخل شکاف‌های باز روشن ابرها جهت‌یابی کنید. پس از مقداری جلو رفتن یک صاعقه به هواپیما خواهد زد و در ساحل سقوط می‌کنید.

سگ شما (برفی) در یک بازارچه در بروکسل است و تنتن دارد او را صدا می‌زند. با فشار دکمه Space و بو کشیدن رد پاها به پیش بروید تا برفی را به تنتن برسانید.

سگ را دنبال کنید تا به جلوی بساط پیرمردی که یک کشتی را جزو اثاثیه‌‌اش می‌فروشد برسید. تنتن می‌خواهد آن را خریداری کند و به ۷۰ فرانک توافق می‌کنند. اما در این هنگام یک نفر دیگر می‌آید و می‌خواهد آن را تصاحب کند که با مخالفت تنتن روبه‌رو می‌گردد.

این کشتی یک کتاب ماجرای تک‌شاخ را نیز دارد که پیرمرد شما را به نزد کتاب‌فروش می‌برد تا آن را ببینید. کتاب را ورق زده و بخوانید. با مطالعه‌ی کتاب می‌فهمید که باید دکل‌ها را بچرخانید تا عکس تک‌شاخ ترسیم شود. پایین کشتی یک سوراخ مخفی باز می‌شود که با کلیک روی آن یک یادداشت محرمانه می‌یابید.

کشتی به سرقت می‌رود و باید به دنبال سارقین بروید.

داخل کوچه فرعی با چند نفر درگیر می‌شوید و به دنبال آن کلاه سارق را به برفی می‌دهید تا صاحب آن را بیابد.

روی نقشه به طرف ساختمان روبه‌رو بروید. جلوی در ورودی یک ساختمان هستید. تنتن می‌خواهد زنگ در را به صدا درآورد. کسی دارد او را می‌پاید.

تنتن از دیوار بالا می‌رود.

به دنبال برفی رفته از پنجره دو نفر را می‌بینید که درباره کشتی حرف می‌زنند.

برفی پایین پله‌های ورودی خانه می‌رود. یک موش را می‌بیند و به دنبال او می‌رود. با بو کشیدن رد پا او را دنبال کنید تا پایین پله‌ها داخل باغچه به قسمتی که چمن آن خراب شده برسید. اینجا را چال کرده و پایین به داخل لانه‌ی موش پیش بروید. در طی مسیر نیز می‌توانید خرچنگ‌های طلایی را یافته جمع‌آوری کنید.

در نهایت سمت راست مسیر از سوراخ بالا رفته و روی تخته با چراغ قرمز بروید تا در را برای تنتن باز کنید.

به جلو بروید و جایی که یک کوزه پایین چرخ آسیاب می‌بینید آن را برداشته و با گرفتن Space و با تنظیم آن روی دکمه قرمزرنگ سمت راست آن را پرت کنید تا چرخ آبی به حرکت درآید.

با پرش روی سکوهای چرخ به چرخ بعدی و سمت راست از نردبان بالا رفته ادامه دهید.

برای نابود کردن زنبورها از چراغ‌قوه استفاده کنید.

برای از پای درآوردن مردی که چتر دارد توپ را به دیوار پشت سرش بکوبید تا در برگشت به او اصابت کند.

همین‌طور پیش بروید تا در نهایت به اتاقی که کشتی درون ویترین است برسید.

در ادامه پس از غلبه بر دو نفر دیگر که چتر به دست دارند کلید را روی قفل ویترین استفاده کرده و بادبان کشتی‌ها را تنظیم کنید. یادداشت‌ها برداشته شده‌اند.

پس از فرار از تعقیب ماشین می‌بینید که افراد دیگری به دنبال یادداشت هستند.

برفی روی نقشه تنهاست، او را به سمت چپ به طرف کشتی هدایت کنید.

جایی که چرخ‌دنده‌ها در حرکتند و پیستون‌ها جلوی مسیر بالا و پایین می‌روند مهره‌ی بالای سکو را به وسط چرخ‌دنده‌ها بیندازید تا از حرکت بایستند.

در نهایت خود را به اتاق کاپیتان هدهوک برسانید.

جایی که با کاپیتان قلابی درگیر هستید و او به طرفتان بمب پرتاب می‌کند به کنار جعبه‌های مواد منفجره رفته تا او به آن‌ها شلیک کند و ترکشش به خودش برگردد. سپس با پوست موزها حسابش را برسید.

پس از غلبه بر او به کیفش دست می‌یابید که حاوی یادداشت و عکسی از او می‌باشد.

تنتن سعی در متقاعد کردن کاپیتان هدهوک برای هدایت کشتی دارد. او خاطراتش را مرور می‌کند که چگونه دزدان دریایی به کشتی‌اش حمله کردند و او یک تنه همه‌ی آن‌ها را از پای درآورد.

با حرکت ماوس توپ را روشن کنید. کاپیتان احساساتی شده و شروع به تخریب کشتی می‌کند. تنتن نیز نمی‌تواند او را از این کار بازدارد.

کشتی در حال غرق شدن است. باید سریع خود را نجات دهید.

بیرون کشتی یک هواپیمای مدل به آب می‌افتد و کاپیتان هدهوک را می‌بینید. به اتفاق سوار بر هواپیما می‌شوید و داخل ابرها مسیر روشن را به پیش بروید.

هواپیما را روی نقشه در محل علامت سوال بنشانید. در یک بیابان خشک هستید و باید هواپیما را از میان صخره‌ها سالم به‌در ببرید. در طول مسیرتان بالن‌ها را هدف بگیرید و سنگ‌هایی که مسیر را سد کرده‌اند را خراب کرده از اینجا بیرون بروید.

در یک بیابان فرود می‌آیید و پس از تصاحب موتور دو راهزن به طرف شهر بیابانی حرکت می‌کنید که در بین راه نیز باید مهاجمان را از پای درآورید.

با افراد محلی حرف بزنید و جلوی کافه بروید.

پس از صحبت با او رد پاها را دنبال کرده تا به جلوی ورودی خانه‌ای که یک نفر جلوی آن ایستاده برسید.

او اجازه ورود افراد غیر بومی را نمی‌دهد.

پس از اینکه تغییر لباس دادید می‌توانید وارد شوید.

کنار پنجره کوچک دکمه سمت راست ماوس را فشار داده تا وارد مسیر زیر ساختمان شوید.

کاپیتان هدهوک شما را به بالا پرتاب می‌کند و شما روی سکوی سمت راست، هواپیمای آویزان را به داخل آب می‌اندازید. داخل آب به پیش بروید.

روند بازی تا به آخر ساده و روان می‌باشد و برای آنکه از هیجان بازی کاسته نشود بهتر است بازیکن بدون کمک گرفتن از راه‌یابی پیش برود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد